۶ نکته در یادگیری برنامهنویسی که کمک میکنه برنامهنویس بهتری باشید
تمامی مون بهتر میدونیم که یادگیری در فرآیند نرمافزار نویس بودن (و شدن!) خیلی مهمه و ماها می بایست همیشه درحال یادگیری باشیم تا خودمون رو با توسعه تکنولوژی هماهنگ نگه داریم. البته اینکار سخته و بعضا موقعا خیلی دشوار میشه. مخصوصا برای عده ای مثل اینجانب که تصمیم به چنگ آوردن به تنهایی و سوای یادگرفتن قانونی و آکادمیک وارد این حوزه بشن.
برخی وقتها، حتی فعالیت به جایی میرسه که دلمون میخواد همگی چیز رو رها کنیم و بیخیال کلیهی بسطهامون بشیم و بریم سراغ یه فیلد و حیطهی کاری دیگه! طراحی سایت ولی چجوری می بایست این احساسات رو در دست گرفتن کنیم و از این مانع ها رد بشیم؟ چطور میشه مسیر یادگیری رو هموارتر و موثرتر کرد؟؟
توی این مقاله، ۶ تا نکته قابل توجه درمورد یادگیری اپلیکیشن نویسی رو برررسی می کنم که با رعایت اونها، میتونید پروسه پیشرفتتون رو سریعتر نمائید ولی کلیه این موردها، روی یک پیشفرض خاص سازه گردیده: اینکه شما یک یادگیرندهی مداوم میباشید! اینکه همیشه مشتاق یادگیری باشید، مهم ترین کلید و زیربنای تبدیل شدن به یک اپنویس خوبه.
نکات کاربردی یادگیری اپلیکیشن نویسی
رعایت تداوم و مقطع
۲۰ دقیقه فعالیت و تمرین در هر روز، عالی از اینه که ۳ توشه در هفته، به برهه زمانی ۲ ساعت تمرین کنیم! دلیلش به ذهن خودآگاه و ناخودآگاه ما برمیگرده. گفته میشه که اقتدار پردازشی ضمیر ناخودآگاه ما، ۴۰ موازی بیشتر از خودآگاهمونه. بنابراین، بایستی بتونیم از این گنجایش استعمال کنیم و قسمت متعددی از شغل رو به اون بسپاریم. ولی چطوری؟
قسمت ناخودآگاه ذهن ما بیشتر روی عملهای روتین و عادتها تمرکز داره.
بدین ترتیب، اگه خودتون رو عادت بهاین که هر روز، به یک معیار مشخص و معلوم، یک کار معلوم رو جاری ساختن بدید، تونستید ضمیر ناخودآگاه رو وارد بازی فرمائید و ازش فعالیت بکشید.
اینطوری، دیگه قرار وجود ندارد یه قدرت فرضی مازاد رو صرف مهیاسازی و قانع کردن خودتون نمائید:
میدونیم که ذهن ما مدام برای ایفا عملهای دشوار بازدارنده تراشی میکنه و دنبال بهونه میگرده تا از اجرا اون گریزو فرار کنه. تبدیل به عادت کردن یک قضیه، میتونه این خلل رو تا حدودی حل کنه.
پس بهتره که یک برهه زمانی فرصت اثبات در هر روز رو به تمرین و یادگیری نرمافزار نویسی تخصیص بدید، تا اینکه کوشش فرمائید یکباره و یکجا، بازه زمانی وقتی زمان بر رو برای اون صرف نمائید.
فی مابین یادگیری وقفه ساخت فرمایید
این نکته، با آیتم گذشته خیلی مرتبطه. ساخت و ساز وقفه و مسافت در میان فرصتهای یادگیری، میتونه به ذهن ما مجال پردازش مفاهیم آموخته گردیده رو بده.
بذارید قضیه رو با یه نمونه پرنور کنم. فرض فرمایید که میخواین توی یه روز، یه سریال خیلی وقت گیر رو مشاهده کنید. اینجوری، از هر اپیزود، صحنههای یه خرده توی ذهنتون میمونه و آن گاه تموم شدن سریال هم، معمولا تنها میتونید نخستین و انتها اون رو عالی به خاطر بیارید (و با ارفاق، چندتا از صحنههای استثنایی میانه فیلم!)
البته اکنون فرض کنیم که قراره هر روز، تنها یه نصیب تماشا کنیم! بنابراین، تا روز بعد از آن، ذهن ما مجال داره که اتفاقات اپیزود قبل رو تجزیه آنالیز کنه، ارتباط میان اتفاقات رو بفهمه و اونها رو تصویب و ضبط کنه.
این قضیه، توی یادگیری نرمافزارنویسی هم اثر متعددی داره. هنگامی که میخواین یه معنی هنگفت رو در یک مقطع کوتاه خاطر بگیرید، حقیقتا انتظار زیادیه که از ذهنتون بخواین آحاد این مورد ها رو جذب کنه و طبیعیه که وسعت متعددی از داده ها هرز میره و تصویب نمیشه.
اگه با فرآیند دیباگ سروکله زده باشین، احتمالا این مسئله براتون آشناست.
برای اینجانب چنددفعه پیش اومده که سرگرم حل یک باگ (یا این که حتی تایپ کردن یه قطعه کد) بودم و به هیچوجه چاره مساله رو نمیتونستم پیدا کنم.
توی این وضعیتها، تلاش می کنم تنها برم بخوابم یا این که استراحت کنم! و جالبه که پس از مجال استراحت، معمولا اون باگ یا این که مساله توی تعدادی دقیقه حل میشه!
دلیلش هم تاحدودی مشخصه. در بازه زمانی استراحت، مغز مجال پیدا کرده تجدید قوا کنه و شارژ بشه. خلال اون، توی این مقطع، پردازندهی ما (مغزمون) داشته در دورنما روی مساله عمل میکرده و دادهها رو کنار هم تروتمیز میکرده و سبب گردیده که ما چاره آخری رو شلخیس ببینیم!
بدین ترتیب، فیض اخلاقی این قسمت، اینه که کوشش نکنید مناره رو در گنجشک جا بدید! مجال کافی رو در مشت مغزتون بذارید که بتونه مطالب رو پردازش کنه و اونا رو تا حد ممکن بفهمه.
از جهان مستقل بشید!
بعداز یکسری ساعت که به صورت متمرکز روی یه موضوعی شغل کردید، یااینکه داشتید یه مورد خاص رو خاطر میگرفتید، احساس خیلی خیر و خوبی بهتون دست میده و به یه لذت کم عقل تعجب آور میرسید (ولی خستگی هم میباشد که خب طبیعیه)
توی این دوران، نذاشتین چیزی حواستون رو پرت کنه، خبر ها و کانالهای اجتماعیتون رو نظارت نکردین، به وب لاگها رمز نزدید و صرفا رو عمل کردن متمرکز بودین.
نرمافزارنویسهای ماهر، این توان رو از خودشون نشون میدن. اونا میتونن ساعتها روی صندلیشون بشینن، از دنیای اطرافشون جداگانه بشن و تنها به کاری که دارن اعمال میدن درنگ کنن.
هنگامی که این چنین از عالم مستقل میشید، تمرکز و خلاقیتتون به بالاترین حد خودش میرسه و ذهن، شایسته ترین کوشش ممکن رو از خودش نشون میده. هنگامی هم که انیمیشن تموم شد، یه مقدار هورمون اندورفین توی بدنتون ترشح میشه که بخاطر اون، حس خوشحالی و سرخوشی بهتون دست میده.
اما اینم در حیث بگیرید که اگه میخواین در زمان بر زمان، این تمرکز رو محافظت نمائید، نباید مقطع مجال هر توشه استعمال از این تکنیک رو خیلی زیاد نمایید. برای خویش اینجانب، این دوران حدود ۳ تا ۴ ساعته اما خب، بستگی به خودتون داره. ولی بعنوان قاعده کلی، عملکرد فرمائید زمان برخیس از این دوران نشه (زیرا سبب خستگی بلند زمان میشه)
[ دوشنبه 7 فروردين 1402 ] 11:50 ] [ محمد صادقی ]
[ ]